کد مطلب:27919 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:108

جانشین پیامبر در حیات و پس از وفات او












451. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:ای علی! تو وصی و جانشین من بر خاندان و امّتم، در حیات و پس از وفاتم، هستی.[1].

452. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:ای علی! در حیات و پس از وفاتم، تو جانشین من بر امّتم هستی. تو برای من، مانند شیث برای آدم علیه السلام و سام برای نوح علیه السلام و اسماعیل برای ابراهیم علیه السلام و یوشع برای موسی علیه السلام و شمعون برای عیسی علیه السلام هستی.[2].

453. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:ای علی! تو وصیّ من، پدر فرزندانم، همسر دخترم و خلیفه من بر امّتم در حیات و پس از وفاتم هستی. فرمان تو فرمان من و نهی تو نهی من است. سوگند به آن كه مرا به پیامبری برانگیخت و مرا بهترینِ آفریدگان قرار داد، تو حجّت خدا بر خلق او و رازنگهدار و خلیفه او بر بندگانش هستی.[3].

454. الأمالی - به نقل از ابن عبّاس -:پیامبر خدا گفت:«روز قیامت، من در میان پیامبران، بیشترین پیرو را دارم و عرض حوضم، به اندازه فاصله بُصری[4] تا صَنعاست[5] و جام های آن به عدد ستارگان آسمان است و جانشینم بر حوض در آن روز، جانشینم در دنیاست».

گفته شد:ای پیامبر خدا! او چه كسی است؟ گفت:«امام مسلمانان، امیر مؤمنان و مولای آنها پس از من، علی بن ابی طالب».[6].

455. پیامبر خداصلی الله علیه وآله - در توصیف علی علیه السلام -:این، بهترینِ خاندانم و نزدیك ترینِ مردم به من است. گوشتش از گوشت من، خونش از خون من و جانش از جان من است. او وزیر من در حیاتم و جانشین من پس از وفاتم است، همان گونه كه هارون برای موسی علیه السلام بود، جز آن كه پس از من پیامبری نیست.[7].

456. الفتوح - در خبر وارد شدن عایشه بر اُمّ سلمه پیش از جنگ جمل به منظور كشاندن او به سوی بصره -:سپس امّ سلمه به یادآوری فضیلت های علی علیه السلام برای عایشه پرداخت و عبد اللَّه بن زبیر كه جلوی در ایستاده بود، همه آن را شنید. پس بر امّ سلمه بانگ زد و گفت:ای دختر ابو اُمیّه! ما دشمنی ات را با خاندان زبیر دانستیم.

امّ سلمه گفت:به خدا سوگند، عایشه را وارد [ غائله] می كنید و نه تو و نه پدرت، او را [ از آن] بیرون نمی آورید. آیا طمع داری كه مهاجر و انصار به [ خلافت] پدرت زبیر و یارش طلحه راضی شوند، در حالی كه علی بن ابی طالب علیه السلام زنده است؟ همو كه ولیّ هر مرد و زن با ایمان است؟

عبد اللَّه بن زبیر گفت:ما هرگز این را از پیامبر خدا نشنیدیم!

امّ سلمه گفت:اگر تو نشنیده ای، خاله ات عایشه شنیده است و او این جاست. از او بپرس! او شنیده است كه پیامبر خدا می فرماید:«علی، جانشین من بر شما در حیات و مماتم است. پس هر كه نافرمانی او كند، مرا نافرمانی كرده است». ای عایشه! آیا بر این، شهادت می دهی؟

عایشه گفت:به خدا، آری.

امّ سلمه گفت:پس ای عایشه! از خدا پروا كن و از آنچه خدا و پیامبرش بر حذرت داشته اند، بپرهیز و زنی مباش كه سگان «حَوأب» بر او پارس كنند. زبیر و طلحه فریبت ندهند كه آن دو به هیچ روی، تو را از خدا بی نیاز نمی كنند.[8].

ر. ك:ج 1، ص 135 (یاری پیامبر در تبلیغ).









    1. الخصال:53/652، الأمالی، صدوق:1015/754، و 178/175، الفضائل:8.
    2. الأمالی، صدوق:609/450، بشارة المصطفی:58.
    3. عیون أخبار الرضا:53/297/1، فضائل الأشهر الثلاثة:61/79.
    4. بُصری، شهری در نود كیلومتری جنوب شرقی دمشق است و به روزگار قدرت رومیان، اهمیّت بسیار داشته است. این شهر، در سال سیزدهم هجری به دست خالد بن ولید، فتح شد.
    5. صنعا، پایتخت یمن، در جنوب حجاز و شمال عَدَن واقع است و در آن زمان، از مهم ترین شهرهای یمن و حجاز بوده است.
    6. الأمالی، صدوق:471/374، بشارة المصطفی:34. نیز، ر. ك:ج 8، ص 148 (صاحب حوض من «كوثر»).
    7. التوحید:2/311، قصص الأنبیاء:348/284، الخرائج والجرائح:5/492/2.
    8. الفتوح:454/2. نیز، ر. ك:ج 5، ص 127 (استرجاع عایشه به هنگام رسیدن به آبگاه حَوأب).